photo #1
photo #2
photo #3
photo #4
photo #5
photo #6
photo #7
در پی زنهار خاطرات نای نوشتن نیست و چیزی لابه لای ورق ها را لیاقت نمی بخشد... خلوتی شامگاهِ مرا می گیرد ، با سینه ای پر از راز ها که سالهاست در ایستاده بودنشان مرده اند درقعر شراره های سوزناک و سه نقطه های مبهم...
دخترک گل فروش داستان من زیباست... مهربان است و دوست داشتنی... ساده و صمیمی و صبور ، و هیچ وقت هم نمی گوید گل ... گل ! فقط یکبار گفت : گل م ، چشمهاي دلم زده مي شود از تکرار لحظه هاي تلخ و شيرين ِ روزهای پوشالي...!
درانزوای کدام ایمان نشسته ای که مرا در انزوای درد کشتند! در حبس ـ سرابم نمود و خواب چشم ربود به وعده ای که حوری و باده شد موکلم تلخت باد باده های بهشت که بهای انگورش مرا به خوابی سرد و ملتمس میبرد..
امشب چقدر خالی ام ... و چقدر دلگیر است در اوج ِ داشتن این همه را "احساس خالی بودن" ... گاه قلبها چقدر جدي جدي مي شکنند و گاه....خود می مانی و خودت... با لبهایت بخوان تا بنویسم: آسمانِ ابریِ دلم، بارانی است.
مروز در سياره اي كه هنوز رصد نكرده اند به عكس كودكي ام كه روي تاقچه پير شده است با نیمی از حماقتم هزار بار گم شدن عشق را فریاد می زنم و با نیم دیگرش خدا را ...!!
ای شکار هلهله سبزه زار شکوه رقصم را بالای دار بخاطر بسپار که از خشکسال ممتد نبودنت ترنم انگشتان باران شانه های خشکم را نمناک کرد... بخوان باز با من باز باران با ترانه...
تو ای زیباتر از امید من! کاش به رنگ تمام سبزه ها بودم تا حقیقت ـ بهارگون تورا نقاشی کنم زخمی ـ زخمت که می شوم خدای ساکن امام زاده ی کوچک از کعبه هم می گریزد... مدادم بهانه می گیرد و در دلتنگی های تو شعرهایم قفس قناری اند!
نامه ی دختری به همسر آینده اش

عزیزم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده  باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر ازمن می فهمی! اگر می گویمباید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند”داماد سر است!” و تو اعتماد به نفست هی بالاتربرود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود رادر خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن، خاطره اش را برایم حفظ کنندو هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظرشب عروسیمان بوده ای!

اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی،فقط به خاطر این است که از عشق بازی کنار دریا خوشم می آید

اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلممیخواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا “به هرکجاکه روی آسمان همین رنگاست”؟! اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم،پس چه کسی کمکم کند؟!

اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی! و بالاخره

اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطراین است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات است

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:,  13:3  فرزانه
مادر روزت مبارک

وقتی چشم به جهان گشودم.

قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد.

دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت.

از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.

مادر عزیزم روزت مبارک

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,  13:50  فرزانه
همنفسم

بيا بيا همنفسم اي بهترين يار و كسم

چشام هنوز منتظره به جون چشم تو قسم

قدم قدم سايه مي شم مي رم به زير پاي تو

به آب و آتيش مي زنم نفس نفس براي تو

اي بهترين همنفسم شدي همه ياروكسم

بمون كه باز تازه بشم رها بشم از قفسم

بمون كه باز تازه بشم از ته دل دادمي زنم

عاشق تو فقط منم بيا كه با تو زنده ام

تازه مي شه روح و تنم بيا كه عادتم شدي

دوري تو طاقت ندارم

فقط با عطر تن تو چشمامو رو هم مي ذارم

اي بهترين همنفسم بمون كه باز تازه بشم




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,  13:35  فرزانه
کاش بودی...

کاش صدای مرا میشنیدی که چه عاشقانه صدایت میکنم
کاش چشمهای مرا میدیدی که چه بچه گانه گریه میکنند
کاش میدیدی که دیدن تو برایم آرزو شده است

عشق تو برایم رویا شده است

کاش بودی و میدیدی که چقدر عاشقم ، این روزها همه به من میگویند دیوانه ام
کاش بودی و میدیدی که در زیر باران به یاد تو قدم میزنم

برای خود میخوانم آواز تنهایی را و میشمارم لحظه های بی کسی را

قدم میزنم کوچه پس کوچه های خالی را و یاد میکنم لحظه آشنایی مان را

کاش خاطره های مرده دوباره زنده شوند، کاش آسمان پرده سیاه خود را بردارد

و مرا از این حال و هوای ابری و دلگرفته رها کند
کاش بودی دستان سرد مرا با دستهای گرمت لمس میکردی

کاش بودی مرا در آغوشت میگرفتی و آرام میکردی




برچسب‌ها: <-TagName->
 یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,  20:2  فرزانه
رسيدنت.......

 

نگاهت هرقدر هم كه دورباشدآرامم ميكند وآوا يي آمدنت

 رادرگوشم زمزمهچقدر رسيدنت را دوستدارم

آغوشم در ازدحام سرماي تنهايئ تنها برائ توهنوز گرم است

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,  19:59  فرزانه
آسمانم انتهایش

 آسمانم انتهایش قلب توست

مهربان این آسمان از آن توست
آسمانم هدیه ای از سوی من

تا بدانی قلب من هم یاد توست




برچسب‌ها: <-TagName->
 یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,  21:41  فرزانه
واژه ها رو ولش کنیم، عشقمو از چشام بخون

 

وقتی می شی نیاز من، اگه نباشی پیش من

اشکای چشمامو ببین که می ریزه به پای تو

بازم که بی قرارمو دلواپس نگاه تو

تموم هستی منی، بمون همیشه پیش من

اگه شدم عاشق تو، نزار که بی تاب بمونم

لالایی شبام تویی، نزار که بی خواب بمونم

دارم برات شعر می خونم، شاید به یادم بمونی

فقط یه چیز ازت می خوام، همیشه عاشق بمونی

دوست دارم خیلی کمه ولی جز این چیزی نبود

واژه ها رو ولش کنیم، عشقمو از چشام بخون




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,  22:8  فرزانه
فقط به خاطر تو

به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود


که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,  14:15  فرزانه
كوچه

بي تو مهتاب شبي باز از ان كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شده از جام وجودم

شدم ان عاشق ديوانه كه بودم

در نهان خانه ي جانم كل باد تودرخشيد

باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:,  22:11  فرزانه
تو چشای من نگاه كن

تو چشای من نگاه كن  من رو گم كن توی چشمات

چشم رو هم نزار یه لحظه خیره شو به آرزوهات

من هنوزم ته چشمات رد چشمامو میبینم

توی  اوج آرزو هات واسه عشق تو میمیرم

من به تو محتاجم و تو ته چشم من اسیری

واسه یه قطره اشكم تو هزار دفعه میمیری

تو چشای من نگاه كن من هنوزم خیس خیسم

با این بهونه درام واسه چشمات مینویسم

واسه چشمات مینوسیم

چشم تو پر از نیازه من نیازم یه نگاهه

تو منو ببخش عزیزم آخه چشمام بی گناهه

كاش میشد بریم یه جایی كه فقط تو باشی و من

من بمیرم تویه چشمات تا چشات محتاج من شن

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,  22:48  فرزانه
بوسه

    وعشق آن لحظه معناپيدا ميكند كه

همدمت اجازه بوسيدن دهد

وتوبانهايت عشقي كه در دل داري

بوسه برپيشاني معشوقه ات بزني!!!




برچسب‌ها: <-TagName->
 شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,  18:48  فرزانه
ميترسم

 همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

اما. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند




برچسب‌ها: <-TagName->
 شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,  18:6  فرزانه
عشق هست يانه!.......

 


 

دیر که جواب میدهی نگران می شوم ...!

می گویند نگرانی ، عشق نیست !

چند روز که صدای خنده هایت را نمی شنوم دلتنگ می شوم ...!
می گویند دلتنگی ، عشق نیست !

به بودنت،به عاشقانه هایت عادت کرده ام ...!

می گویند عادت عشق نیست !

و من هنوز حیرانم از این همه که درگیرم با تو ...

که می گویند عشق نیست !
تو بگو عشق هست ؟ !
یا عشق نیست ؟ 

 

 

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,  17:58  فرزانه
مواظب باش ازدستش ندهي......

 

در دنیا فقط 3 نفر هستند كه بدون هیچ چشم داشت و منتی

و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را برطرف میكنند،

پدر و مادرت و نفر سومی كه خودت پیدایش میكنی،

مواظب باش كه از دستش ندهی

و بدان كه تو هم برای او نفر سوم خواهی بود

چرا که در ترسیم تقدیرت نیز نقش خواهد داشت

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,  17:46  فرزانه
دوستت دارم

دوست دارم تو را در آغوش بگیرم و گریه کنم
دلم بدجوری هواتو کرده
کاش می توانستم دستان گرمت را بگیرم
کاش می توانستم از نزدیک در چشمان عاشقت نگاه کنم
اما این فاصـــــــله بین من و تو نمی گذارد تنها عشقم را از نزدیک ببینم
ای خدا این فاصــــــــله را از میان ما محو کن که دیگر طاقتم به پایان رسید
دیگر طاقت این دوری را ندارم
عشق پر از درد است اما دوری از عشق پر درد تر از یک درد است
سرنوشت سر به سر اوقات تلخ من نگذار که بدجوری دلتنگم

دوباره باز گلم من دلتنگتم ومثل هميشه  تنها يادت

تواين تنهايي ها سنگ صبورمنه پس

عاشقانه چشمهایم را میبندم و تو را در خیالم تصور میکنم نمی دانی که
چقدر
خیال تو برایم لذت بخش است، از هر چیز در این دنیا برایم
شیرین تر هستی پس
چشمهایم را میبندم و با تمام وجود احساست
  می کنم و می گویم:




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:,  13:44  فرزانه
چـقـدر خـوبـه

چـقـدر خـوبـه یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه
سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش آرومـت کـنـه
حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه
چـقـدر خـوبـه
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا من کـــــنــارتم




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,  14:55  فرزانه
صدايي قلب

صدايي قــلــــب نیست
صدای پای تو است که شب ها درسينه ام می دوی
کافیست کمی خسته شو  کافیست کمی بايستي




برچسب‌ها: <-TagName->
 دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:,  1:7  فرزانه
بمان عشقم

 

بمان که با ماندنت در کنارم یک دنیا خوشبختی را به من هدیه میدهی
ای زیباترین زیبایی ها ، ای مظهر خوبی ها ، ای تو لایق بهترین ها با منی که بدجور
دیوانه آن قلب مهربانت هستم بمان و با رفتنت زندگی را به کامم تلخ نکن
با رفتنت من نیز از این دنیا خواهم رفت ، گفته بودم که این دنیا را بدون تو نمیخواهم
از تمام دار این دنیا تنها تو را دارم و تنها تو را میخواهم
تویی که قلبم را از عشق و محبت خودت جان دادی

و به منی که خسته از تنهایی ها بودم نفس دادی
با من بمان ، تا آخرش آخرش همان لحظه ای است که می فهمی تنها تو را میخواستم
آخرش همان روزیست که خواهی فهمید چقدر تو را دوست داشته ام
آخرش همان لحظه ای است که خواهی فهمید از عشقت مرده ام
آری از عشقت مرده ام
پس تا لحظه ای که از عشق تو نمرده ام با من بمان عزیزم




برچسب‌ها: <-TagName->
 شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,  13:58  فرزانه
نميشه

نمیشـه دل به هرکس داد نمیشـه از نفس افتاد

پرنده با پر بستـه نمیشه از قفس آزاد

نمیشه شب به شب خوابیدفقط کابوس وحشت دید

نمیشه در سکوت خود صدای گریه رو نشنید

نمیشه غرق در غم بود، ولی از گریه رو گردوند

نمیشه تا ته آواز، فقط از ترس فردا خوند

گلـوی ساز دلتنگی پر از فریاد خاموشه

دوباره سر بده هق هق بذار دست صدا رو شه

نمیشه دل به هر کس داد/ نمیشه دل به هر کس بست

نمیشه رفت و راهی شد رسید اما به یک بن بست

چه رسم ناهماهنگی همیشه رسم تقدیره

نمیشه بود و عاشق بود واسه عاشق شدن دیره

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,  12:41  فرزانه
بی دل و خسته

 

بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست

غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست

شب به بالین من خسته به غیر از غم دوست

زآشنایان کهن یار و پرستاری نیست

یا رب این شهر چه شهری است که صد یوسف دل

به کلافی بفروشیم و خریداری نیست

فکر بهبود خود ای دل بکن از جای دگر

کاندر این شهر طبیب دل بیماری نیست

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,  12:33  فرزانه
جاده ها کلافه اند از سنگینیه نگاه منتظرم...

جاده ها کلافه اند از سنگینیه نگاه منتظرم...

اگر نمیایی جاده ها را دیگر زجر ندهم...

چشمانم به جهنم

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,  23:38  فرزانه
چی ؟ چی ؟

قطارها بیهوده میپرسند چی ؟ چی ؟
نمی دانند در انتهای ریل ها
هیچکس و هیچ چیز در انتظارشان نیست




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,  19:30  فرزانه
جمعمان جمع است…

گاهی دست خودم را میگیرم، می برم هوا خوری
یاد تو هم که همه جا با من است
تنهایی هم که پا به پایم، می دود میبینی؟
وقتی که نیستی هم، جمعمان جمع است




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,  19:18  فرزانه
دستای تو

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه‌های خیسمو دستای تو پاک می‌کرد

حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه‌های خوب

من کهندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد

آسمون سنگی شدهانگار خوابیده
انگار از اون بالاهاهامو ندیده

یادتو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,  22:55  فرزانه
تَــموم زندگیم

چشــــمـامـو میبندم
سرمو روی شــونه هات میــزارم
بهــ اَنــدازه ی تـموم دلـتَـنگــی هام تو  نبودنــت
عـــطــــرتـــــــو توســیــنــــــم حبـــس میــكنـــم
وبهـــت میگــم آهای تَمـــوم زندگیــم بی تو تَــموم زندگیم




برچسب‌ها: <-TagName->
 جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,  18:52  فرزانه
ولنتاين در فرهنگ ايران

سپندارمذگان جشن گرامی‌داشت زمین و زن و روز مهرورزی به مظاهر

مهر و فروتنی است. در این روز مردان به زنان خود، با محبت هدیه می‌دادند

و زنان و دختران را از کارهای روزمره معاف کرده بر تخت شاهی می‌نشاندند

و از آنها اطاعت می‌کردنداخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده‌اند

که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود

 

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,  22:8  فرزانه
ولنتاين

مردی اتاق هتلی را تحویل گرفت .در اتاقش کامپیوتری بود،بنابراین تصمیم گرفت ایمیلی به همسرش بفرستد.ولی بطور تصادفی ایمیل را به آدرس اشتباه فرستاد و بدون اینکه متوجه اشتباهش شود،ایمیل را فرستاد.

با این وجود..جایی در هوستون ،بیوه ای از مراسم خاکسپاری شوهرش بازگشته بود.زن بیوه تصمیم گرفت ایمیلش را به این خاطر که پیامهای همدردی اقوام و دوستانش را بخواند،چک کند. پس از خواندن اولین پیام،از هوش رفت.پسرش به اتاق آمد و مادرش را کف اتاق دید و از صفحه کامپیوتر این را خواند:

به: همسر دوست داشتنی ام

موضوع: من رسیدم

تاریخ: دوم می 2006

میدانم از اینکه خبری از من داشته باشی خوشحال می شوی.آنها اینجا کامپیوتر داشتند و ما اجازه داریم به آنهایی که دوستشان داریم ایمیل بدهیم.من تازه رسیدم و اتاق را تحویل گرفته ام.می بینم که همه چیز آماده شده که فردا برسی.به امید دیدنت، فردا

شوهر دوستدارت



ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
 چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,  21:9  فرزانه
عشق

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,  21:58  فرزانه
اشکهایت

صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم

و می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌

برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی و من می شنوم می شنوم

هیاهوی زمانه را که تو را از پریدن و پرکشیدن باز می دارد آه

ای شکوه بی پایان ای طنین شور انگیر من می شنوم

به آسمان بگو که من می شکنم

هر آنچه تو را شکسته و می شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته




برچسب‌ها: <-TagName->
 یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,  23:31  فرزانه
چقدر درد مي كشم

به روی زندگی دو خط زرد می كشم
و چشم عاشق تو را كه گریه كرد می كشم
تو رفتی و بدون تو كسی نگفت با خودش
كه من بدون چشم تو چقدر درد می كشم

 

 




برچسب‌ها: <-TagName->
 یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,  23:16  فرزانه
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد